سلام. دوستان یک مدتیه اخلاق خانوادم به کل تغییر کرده. من تمام روز تو اتاق درس میخونم. بعد ، چند روزه که مامانم همش با شک و.. نگاهم میکنه.من تمام راز و....مامانمو میدونم حتی اونم میدونه.یعنی تا این حد با هم خوب بودیم.اما دیگه حدود یک ماهیه هرچی میشه دور از چشمم به بابام میگه و چندتا میزاره روش.دیگه واقعا خسته شدم. اصلا نه حوصله درس دارم نه ...
منی که کلا اهل رابطه و... نیستم حالا دیشب بابام میگه چرا شبا درس میخونی ؟ مگه میخوای چکار کنی که شب بیدار میمونی؟ موبایلتو بده من برو بخون(در حالی که فیلمای زیست و... باید با موبایل ببینم.)
بعد فهمیدم مامانم بهش گفته موبایلمو بگیره. آخر هم مامانم گفت بابات نمیخواد تو درس بخونی و... در صورتی که خودش داره یادش میده.
همش گریم میگیره ،دلم گرفته ،نمیدونم چکار کنم.