دیروز همسایه ام که جوونه هم سن سال خودمه تقریبا زنگ زد گفت بیا جلو پنجره رفتم مادرشوهرم بقیه همسایه ه هام پایین بودن بعد همسایه ام بهم گفت پسرت به کی رفته انقد خسیسه منم از اون بالا با صدا بلند گفتم نمیدونم به منکه نرفته به باباش رفته من دست و دلبازم بعدم گفت مهراد مامان چرا به خاله ندادی بعد ده ثانیه حرفم و عوض کردم باز گفتم به خودم رفته مریم من خسیسم چیزی که دوس دارم به کسی نمیدم 😭😭 از دیشبه حرص میخورم چرا گفتم خودم خسیسم چرا انقد سوتی دادم
تازه همسایه ام گفت بیا پایبن نرفتم گفت پس برو مزاحمت نمیشم منم گفتم نه راحتم من نمیبینی همش جلو پنجره ام 🤦♀️خاک برسرم از ذیشب میگم مادرشوهرم رفته خونه باز گفته ابروم عروسم برده شایدم کلی خندیده حتما در همسایه هام خندیدن بهم رفتن خونه
بچه ها تورخدا بد صحبت کردم خیلی صحبت کردم کحاش و بد گفتم از دیشب گوشت تنم اب شده از بس حرصش و خوردم
سلام عزیزم ..شما چون حساس هستی فکر میکنی اون الان نشسته به حرفای دیشب شما فکر میکنه ..اصلا برات مهم ...
خدایی حرف زدنم بد نبود من از دیشبه از بس حرص خوردم به قران میگم دیگه حرف نزنم منکه انقد دیوونه حساسم باز نمیشه مادرشوهرمم بود از همه بدتر بیشتر خود خوری میکنم میگم میگه عروسم دیوونه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
دور از جونت عزیزم حرص خوردن نداره هیچ اتفاق خاصی نیفتاده حرف آنچنانی نزدی اتفاقا خوب ک ...
قربونت برم عزیزم ممنونم با حرفات اروم شدم
پس حرف زدنم زیاد بد نبود گفتمم خسیسم خوب بوده ولی از این به ببعد دیگه عجله نمیکنم مزه مزه میکنم ولی من خر نمیتونم حولم حرف میزنم بعدم حسایم دو سه روز حرصش و میخورم
خب دیگه باید ی خانوم عاقل و بالغ باشی ..احساس میکنم تو معاشرت یکم ضعیفی ..و ارتباط اجتماعی خیلی پایینی داری ..اگ سعی کنی این گوشه گیر بودنت از اجتماع رو درست کنی کم کم دستت میاد کجا و چطور گلیم تو از آب بیرون بیاری
با شوهرم دونفره داشتیم ناهار میخوردیم سرما خورده بودم شوهرم منو خندوند بهو از یه سوراخ دماغم ...
مال تو هم بد بوده سوتیت عزیزم ولی مادرسوهرت تنها بود کلامی نبود من خاک برسر همه همسایه ها مادرسوهرم پدرشوهر عمو شوهرم خونه بودن میشنیدن😩😭 بعد من حرف بد زدم میگن زنیکه دیوونه