والله اسی داری سخت میگیری. چرا زور میگی خب بقول خودت مثل همون دختر داییت اومد دوران بارداری پیش شما بمونه. چقد نچسبی. این همه اینجا غر زدی بینم خونه چطوری اخم میکنی. ول کن بابا. دامادم مثل داداشه بخصوص برای خواهر زن مجرد. جای اینکه خوشحال باشی اخم میکنی. توان باردار شی ممکنه مجبور شی بری خونه مادرت. یه کم خوبه اعضای خانواده پشت هم باشن
اون موقع مجرد بودم واقعا برام سخت بود بیا غذا درست کن و خونه رو تمیز کن فکر کن خونه رو تمیز میکردم میومدم میدیدم تو خونه جنگ شده حالا مامانم هم شاغل بود ولی زنگ میزد خاله دلم دلمه میخواد برام میپزی یعنی تا اون زایمان کنه ما چند بار زایمان کردیم 😂
ببین خب شاید تو بارداری ادم یه وقتایی حالش بد باشه بره خونه مادرش ولی خب اینکه از دوماهگی بری چتر و باز کنی تا ۹ماهگی یجوریه!!!!خودش سختش نیست؟من یه شب خونه مامانم یا مادرشوهرم میمونم دلم برا وسایل خونم تنگ میشه؟
بارداریش پرخطره؟
باز اینجوری خوبه فک کردم تو متاهلی و اونت اومدن خونت .
اینو یجورایی زیر سیبیل میشه رد کرد راه اومد باهاش .
یه پیشنهاد میدم خیلی بی شرمانس البته
به شوهرش نزدیگ شو تا فرار کنه خواهرت
ببین بنظر من چیزی نگو من اون زمان که خواهرم اومد بعد زایمان خونه مامانم ی بار اوقات تلخی کردم الان ۳ سال میگذره هنوز عذاب وجدان دارم البته خواهر من بخیه هاش عفونت کرد و بستزی شد و من پنج روز دست تنها مراقب دوتا بچه خواهرم بودم که یکیش ۱۲ سالش بود یکیش ۱۰ روزه و واقعا کلافه بودم اما الانم که یادم میوفته دلم میلرزه که خاطره بد واسه خواهرم موند
بهش بگو پس بی زحمت کلید خونت رو بده ما بریم اون ور تو بمون خونه بابات!!!
خودش حاملس شوهرش چشه قربون خدا برم شهر غریب ستا بچه اوردیم پشت سر هم حتی بیمارستانم کسی وبا خودمون نبردیم فقطم بچه اول دوم مامانم ده روز اومد خونه پیشم سومیو که زمان کرونا بود همراه نداشتم بعد زایمانم ۶ روز بچم بستری شد بعدم تو خونه تنها
دوتا بارداری اول ویار شدید به بوی غذا وشوهرم بعدپسر اولم کلا همش تو حیاط بودم دومی سردرد وکمردرد های شدید خداروشکرمحتاج کسی نشدم
