ببین متاسفانه هیچ راهی وجود نداره که این قضیه درست بشه چون مامانت که چیزی نمیگه می مونه خودت توهم که گفتی و جوابت کرده و گفته ناراحتی برو.... فقط دوتا راه می مونه یا باید بسازی یا اینکه اگر واقعا نمیتونی تحمل کنی باید نقطه ضعفاشون رو‌گیر بیاری و چون حاملست کاری کنی که ارامشش بهم بریزه و بزارن برن .... راه دوم رو توصیه نمیکنم ولی اگر خیییلی گیر بودی انجام بده
یکی دیگه عشق و حالشو کرده..مامان بیچارت میخواد جورشو بکشه
چقد لوس و بیفکره خواهرت..شک نکن بچش بدنیا بیاد میندازه گردن مامانت
منم از اواخر ۶ ماهگی استراحت مطلق شدم و به اجبار خانواده اومدم خونه مامانم ،خواهر برادر مجرد ندارم ولی اگ بدونم کسی این حرفا رو راجع ب من میزنه میرم پشت سرمم نگاه نمیکنم
ایشالا هیچکس محتاج نشه ،ولی بیماری و سختی برای همه هست ،درک داشته باشیم
