شب بی دلیل و پر دلیل دراز کشیدم
از بس ذهنم پر بود حتی حواسم پرت نمیشد
به گفته مشاور اظطراب زیاد ،کمی افسردگی و وسواس فکری دارم
نمیتونیتم با کسی حرف بزنم چون درک نمیشدم نمیتونستم گریه کنم چون مامانم طاقت دیدن اشک هامو نداشت
ی برگه توی دفتر بود نوشتم نوشتم
اولش خوش خط رفته رفته بد خط یهویی خط خطی ...
بعدش اینستا فضای مجازی الان حس آروم تری دارم
دوست دارم که روی سلامت خودم کار کنم مژمعنم ک میتونم اما خوب ی کوچولو زمان میخام امیدوارم که زودتر خوب شم
اما ی چیزو فهمیدم اینگه افسردگی ی چیز عجیبه ی حس خیلی بد اگر کسی مبتلا هست از اطرافیان کمکش کنین البته من افسرده نیستم خداروشکر
یکن شلوغی ذهنم آروم شد میتونم بخوابم