دیشب منو بزور بردن باجاریم اشتی کنم
میخوام امروز برم در خونش که طبقه بالامونه فوشش بدم و بگم با پای خودم نیومدم دیشب هنوزم قهرم باهات که دیگه هرگز اشتی نکنیم باهم
خونه من نیاد موقع بدنیا اومدن بچه
خیلی ادم ناجوریه باورم نمیشه رفتم خونش دوباره
از دیشب دارم گریه میکنم نتونستم درست بخوابم