برات صلوات میفرستم
ولی شاید شوهرت الکی شلوغش میکنه میخواد بترسونتت رو حرفش حرف نزنی
ببخشیدا خونه عموت رفتن اینقدر مهمه ؟!!!! خونه عمو عمه کیلو چنده بچسب به زندگیت
وای چقدر ضعیفی تو با این سن کم تمام زندگیت و وابسته کردی به یک مرد به ازدواج حتی الانم داری از ازدواج سوم حرف میزنی واقعا فکر کردی بدون ازدواج نمیش زندگی کرد؟؟برات دعا میکنم اونقدر قوی و محکم بشی که به خودت متکی باشی و بدون هر مردی بتونی تنها با تکیه کردن به خودت زندگی کنی انقدر هم خودتو سبک نکن در مقابل شوهرت اون ضعف تو دیده داره سواستفاده میکنه بگو برو طلاقم بده بزار مراحل طلاق جدی بشه ببین چجوری به دست و پات هم میفته به شرط اینکه قوی خودتو نشون بدی نه ضعیف
نگران نباش
ازدواج وطلاق هردو باید راحت باشه،
نباید به خاطر ترس از ازدواج ویا طلاق زندگی ها به جهنم وروابط نادرست پیش بره.
خوب کاری می کنید .از حقتون دفاع کنید .اگر طلاق گرفتید امیدوارم بهترش نصیبتون بشه.
واگر هم نگرفتید امیدوارم سربلند وبدون استرس زندگیتون را بگذرونید.
از سکته کردن پدر ومادر ودیگران نترسید وشجاع باشید،
حق گرفتنی هست نه دادنی.
من از اینکه بعد از طلاق دوم دوباره برگردم خونه بابام میترسم. واقعا از عذاب پدر و مادرم میترسم.
توی اقوام ما هیچ دختری تاحالا طلاق نگرفته همه زندگی های موفق دارن اما من بار دومم هست، خب این واقعا یجور سرشکستگی هست. میترسم واسه طلاق سفت بگیرم و اونم تا تهش بره. اخه مشکل مالی واسه مهریه نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
