پای غذا بودیم داماد مادرشوهرم که بچشو مادرشوهرم بزرگ کرده یه تخت دونفره خونشون گذاشته بود
ب مادرشوهرم گف خونه جدیدتون کوچیکه تخت ایلیا (پسرش) کجا می ذارین ؟
این درحالیه که خواهرشوهرم گفته بود دیگه نمیخواد تخت وپس بگیره
بعد دیدیم تو حیاط خواهزشوهرم و شوهرش بحثشون شده بود مرده داد میزد که من قبلا ماشین دادم بابات واصن منظور نداشتم فحش میداد...