من با يكي آشنا شدم
اولش هدف مون جدي نبود
بعد همو شناختيم خودش پيشنهاد ازدواج داد
بخاطر شرايط مالي و تحصيلي اش ازم يه سال زمان خاسته كه بعدش عقد كنيم
ولي من خيلي دوسش دارم و مدام بي قراري ميكنم البته جلوي اون نميگم كه دارم از دوري اش اذيت ميشم ولي دلم ميخاد زودتر بهم برسيم همش ميگم نكنه بهم نرسيم ...
شما هم قبل عقد اين جوري بودين؟ يا من فقط اين حس مزخرف و ترس رو دارم!!؟