سلام دوستان لطفا اگه کسی توی آشناها تجربه ای داره راهنماییم کنه، مادر من داره پرتو درمانی حنجره انجام میده داخل گلوش سوختگی ایجاد میشه و غذا خوردن براش خیلی سخته، ولی نمیدونم وند وقت بعد از پایان پرتو درمانی سوختگی گلوش میره و راحت میتونه غذا بخوره؟؟
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!! من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
بله میره.برادر شوهر من یه مدت اینجوری بود.یه بار سر سفره ساندویچ میخورد بیچاره چهارتا ملق زد.
باید عداهای ابکی یا خیلی نرم بخوره.الان کامل خوب شده دیگه.
انشاالله خدا به مادرتون سلامتی بده
تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥 بنگر به چرخ زمانه که چه کمرشکن است مناز به رنگ لباست که اخرش کفن است 💥خدا یا شش دونگ امیدم فقط به خودته💥میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️
اسی روحیه تو این بیماری خیلی مهمه.برادر شوهر من سه ساله پیش دکترا جوابش کردن گفتن نهایت پنج ماه زنده میمونه.
فکرشو کنسر ریه داره که به حنجره شم زده بود.چند دوره شیمی درمانی و پرتو درمانی کرد.اصلااا بداش مهم نبود حتی سیگارشم تکرک نداد روزی دوپاکت میکشه.فقط زنش به زور در کنارش چیزای مقوی بهش میده.بره موم.گوشت گراز.شیر الاغ .اناناس.انبه.میوه های قرمز اینارو استفاده میکنه
تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥 بنگر به چرخ زمانه که چه کمرشکن است مناز به رنگ لباست که اخرش کفن است 💥خدا یا شش دونگ امیدم فقط به خودته💥میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️
خوبه یه غده توی ریه ش هست که نمیشه جراحی بشه.چند بار شیمی و پرتو کرد کوچیک شده و انتشار نداده
تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥 بنگر به چرخ زمانه که چه کمرشکن است مناز به رنگ لباست که اخرش کفن است 💥خدا یا شش دونگ امیدم فقط به خودته💥میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️
بعد تموم شدن دوره ی پرتو درمانی حدود بیست روز بعدش
تازه اون چون سیگار میکشه دیرتر خوب شد مامامنتون رفایت کنه نون و غداهای خشک یا چای داع نخوره خوب میشه زودتر
تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥 بنگر به چرخ زمانه که چه کمرشکن است مناز به رنگ لباست که اخرش کفن است 💥خدا یا شش دونگ امیدم فقط به خودته💥میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️
بله .البته برادر شوهر من ریه ش بود.اما زده بود به حنجره ش تازه حدود یک ماه هم اصلا نمیتونست خوب حرف بزنه چون تهران که برده بودن جراحیش کرده بودن حنجره شو بعد اون پرتو درمانی و شیمی
تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥 بنگر به چرخ زمانه که چه کمرشکن است مناز به رنگ لباست که اخرش کفن است 💥خدا یا شش دونگ امیدم فقط به خودته💥میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️