2733
2734

ماه دیگه عروسی برادرشوهرمه مادرشوهرم دوتا لباس برای خودش و دو تا لباس فرای زنداییم میدوزه من دادم به خیاط بیرون گفتم عروسیه کار زیاد داری لباسام وقتت رو میگیره شوهرم هرروز بهم میگه برو به مادرم کمک کن کاراش زیاده منم میگم لباسای منو نمیدوزه که زن داییم بیاد کمکش کنه همم من خودم زندگی دارم دنبال خرید برای عروسیم خودم به حد کافی درگیرم امروز زنداییم میگفت برات ناهار درست میکنم بفرستم مادرشوهرم(خالمه با پسرخالم ) ازدواج کردم گفت نه عروسم درست میکنه برام میفرسته(با مادرشوهرم یه ساختمونیم) منم هیچی نگفتم شوهرم بهم گفت تا عروسی ناهار شامش رو درست کن بفرست منم قبول کردم گفتم شب گوشت و مرغ و سبزیجات بگیر از فردا درست کنم میفرستم( حدودا سه هفته هست گوشت و مرغ نداشتم دستمون خالی بود به خاطر عروسی لباس اینا گرفتیم گفتم بگیر درست کنم گفت کدو بادمجون درست کن گفتم باشه کدو و بادمجون و ماست بگیر اومدیم خونه گفتم بگیر گفت یه چیزی درست کن فردا میگیرم دعوامون شد گفتم چی درست کنم آخه شوهرم میگفت بابام صداتو شنیده گفته چرا برای خونه ات خرید نمیکنی منم ناراحت شدم گفتم آخه خودمو غذا کنم برای فردا دعوامون شدت گرفته

مادرشوهرم با این که لباس اینا میدوزه همه جا میره در حال گشت و گذاره اون روز به من میگه بیا دو تامون شیرینی های عروسی رو درست کنیم منم گفتم من نمیتونم من اصلا بلد نیستم ولش کن کارت زیاده از بیرون میگیریم دیگه شوهرم امروز برگشته بهم میری کمک مامانم شیرینی درست کنه منم میگم آخه من بلد نیستم شیرینی درست کنم خودشم برای ۵۰۰ نفر شیرینی درست کردن تو خونه سخته گفت باشه تو برو ظرفاشو بشور شیرینی درست کردنی… با زور منو وادار به کار کردن میکنه به خدا کمکش میکنه ولی کمک کردن حد داره

حدودا سه هفتس برای ناهار خودمون یا تخم مرغ درست میکنم یا املت یا ام سیب زمینی سرخ میکنم میخوریم بعد شوهرم انتظار داره تا عروسی غذا درست کنم بفرستم براشون

خدایا قربونت برم نگذار هیچ آرزویی آرزو بمونه آرزوی همه رو برآورده کن میدونم که میتونی و منتظرم که این کاررو بکنی میدونی تو دلم چیا میگذره🙏🙏

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، 

 خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، 

 خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

2731

شوهرت خیلی پر توقعه


مادرشوهرت خالته،کمکش هم کنی جای دوری نمیره.

ولی وقتی هیچی نداری که نمیشه 

بعدشم کمک زوری نمیشه.بهش بگو میخوای خودشیرینی کنی از خودت مایه بزار نه از من

عاقبت یک روز مغرب محو مشرق میشود❤عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود🌹شرط می بندم زمانی که نه زود است و نه دیر❤مهربانی حاکم کل مناطق میشود🌹

خودتو بزن به مریضی اصلا این کارارو نکن فردا جاریت میاد به اون میگن نه تو بشین فلانی کارارو میکنه

به تو چه ربطی داره که عروسیه و سرش شلوغه اولا اگه این همه کار داره سفارش نگیره دوما اگر سفارش میگیره بره کارگر بگیره کاراشو بکنه

به شوهرتم با منطق حرف بزن بگو عزیزم درسته کار زیاده ولی من خودمم درگیرم 

اصلا قبول ندارم، و قطعا هیچوقت اینطوری زندگی نمیکنم

بچه ای به مادرش گفت اگر بهشت حق توست، چرا در دستانت نیست؟ چرا زیر پایت قرار دارد؟ مادرش پاسخ داد دلبندم من بهشت را بر زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم. الهی چشم همه منتظرا رو به دیدن فرزند روشن کن.
عزیزم برو خونه مادزشوهرت همونجا غذا بپز.ازیخچالش بردار....ولی شوهرت حرف زور میزنه.

دقیقا

این بهترین راه حله.

اونم غذا های سخت و خسته کننده نه

یه چیز سبک درست کن همه تون حاظری بخورید.

رستوران که نیستید هر روز مرغ و گوشت.


عاقبت یک روز مغرب محو مشرق میشود❤عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود🌹شرط می بندم زمانی که نه زود است و نه دیر❤مهربانی حاکم کل مناطق میشود🌹
دقیقا این بهترین راه حله. اونم غذا های سخت و خسته کننده نه یه چیز سبک درست کن همه تون حاظری بخوری ...

بنظرم بهتره بره خونه مادر شوهرش هر روز مرغ و گوشت درست کنه خودشونم همونجا غذا بخورن، روز سوم مادرشوهرش میگه خیلی ممنون دیگه نمیخواد غذا درست کنی خودم یه کاریش میکنم.

بچه ای به مادرش گفت اگر بهشت حق توست، چرا در دستانت نیست؟ چرا زیر پایت قرار دارد؟ مادرش پاسخ داد دلبندم من بهشت را بر زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم. الهی چشم همه منتظرا رو به دیدن فرزند روشن کن.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687