با بعضی از آشناها و فامیل که بچه دار میشن دعوا میکنه که وقتی میدونید شغل و درآمد ثابتی ندارید یا درآمدت پایینه یا فقیری چرا بچه دار میشی..
حالا یکی هست میگیم دلت بچه خواست ،چرا دوتاشون و سه تاشون میکنی بعد هی مینالی که خرجشانو نمیتونم بدم..بعد بچه با حسرت و بدبختی و عقده بزرگ میشه
خیلی سر این موضوع دعوا میکنه با بعضی هاشون
الان یکی از فامیل که درآمد و ایناش یکم پایینه بچه ۳ به دنیا اومده هرکاری میکنم نمیاد بریم تبریک بگیم و میگه حق نداری هدیه بدی
لج میکنه بعد ببینتشان دعوا میکنه که چرا بچه دار شدید
من میگم تو چکار داری
بعد میگه فردا من این بچه ها رو میبینم که تو حسرت و بدبختی و نداری بزرگ میشن خب عصاب و روانم بهم میریزه خب فکرم درگیرشان میشه درونم آرامش نداره
پس به منم ربط داره
بدترین حرفی که به شوهرم بگی عصبی میشه این که میگن
خدا با بچه خرج و برکت میده بزرگ میشه
خیلی از این حرف بدش میاد میگه با این تفکر این همه بچه رو به دنیا آوردن پر از حسرت و عقده کردن و تو فقر و نداری بزرگ شدن آره بزرگ شدن ولی تف تو اون بزرگ شدن