2752
2734
عنوان

بالاخره آندوسکوپی انجام دادم

184 بازدید | 16 پست

از بیهوشی میترسیدم

ولی چقدر باحال بود

هیچی متوجه نشدم

بعدشم دوسداشتم‌بخواااااااااابم

تاحالا بیهوشی انجام دادین

می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.

آره یه بارش همین سر آندوسکوپی و کولونوسکوپی هم زمان بود بیهوش شدم خیلی خوب بود‌‌.

فقط 17 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی........................ //// ❤ این روزا بهتر از هر موقعی معنی انتظار و دل گرمی رو می فهمم....نه ماه،ثانیه به ثانیه انتظار کشیدن و دل گرم بودن به خدایی که همیشه بوده و هست و خواهد بود....خدایا من منتظرم،منتظرم و دلم گرمه به تو،به این که حواست هست به این بنده ای که چشم دوخته به عظمت و بزرگیت....تمام ترسا،تمام استرسا،دلهره ها همه و همه رو سپردم به تو،مثل بچه ای که دلش گرمه به مادرش منم دلم گرمه بهت❤                                     

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

آره یه بارش همین سر آندوسکوپی و کولونوسکوپی هم زمان بود بیهوش شدم خیلی خوب بود‌‌.

سلام عزیز، یه سوال داشتم 

شما کلونسکوپی دادی سخت نبود؟ میشه راجبش یکم توضیح بدی 

من از بیهوشی میترسم  پودراش و.. 

2731
سلام عزیز، یه سوال داشتم  شما کلونسکوپی دادی سخت نبود؟ میشه راجبش یکم توضیح بدی  من از ب ...

سلام عزیزم نه اصلاً البته من رفتم بیمارستان چون بهم گفتن تو مطب بیهوش نمی کنن و بی حسی میدن و درد داره رفتم بیمارستان فوق العاده بودن چه پرستارا و چه دکترا خیلی حواسشون بود.

بعد پودر پیدرولاکس و قرص و شیاف بیزاکودیل بهم داد.

از دو روز قبل هیچی نخوردم جز مایعات بی رنگ.

آب میوه ی بدون تفاله و آب آلوورا.

پودر رو توی آب آلوورا حل می کردم می خوردم ۱۰ بسته پودر بود من فقط ۷ ۸ تاش رو خوردم.

گفته بود ۶ بسته روز قبل و ۴ بسته صبحش که می خوام برم بخورم ولی اون قرص بیزاکودیل خیلی حالمو بد می کرد فشارم میفتاد حس می کردم می خوام بمیرم از حال می رفتم اون فقط برام سخت بود وگرنه پودرش رو با آب میوه بخوری قندت نمیفته.

بیهوشیش هم اصلاااا ترس نداره مثل یه خواب عمیق می مونه.

فقط 17 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی........................ //// ❤ این روزا بهتر از هر موقعی معنی انتظار و دل گرمی رو می فهمم....نه ماه،ثانیه به ثانیه انتظار کشیدن و دل گرم بودن به خدایی که همیشه بوده و هست و خواهد بود....خدایا من منتظرم،منتظرم و دلم گرمه به تو،به این که حواست هست به این بنده ای که چشم دوخته به عظمت و بزرگیت....تمام ترسا،تمام استرسا،دلهره ها همه و همه رو سپردم به تو،مثل بچه ای که دلش گرمه به مادرش منم دلم گرمه بهت❤                                     
سلام عزیزم نه اصلاً البته من رفتم بیمارستان چون بهم گفتن تو مطب بیهوش نمی کنن و بی حسی میدن و درد دا ...

مرسی گلم بابت توضیحات

اینقد استرس دارم که فقط خدا میدونه هم از جواب کولون 

هم از بیهوشی کامل نیس؟ 

پودرا یعنی قابل تحمل بود؟ 


ب من گفتن ی روز قبل بخور دو روز نیس

هر پودر باید تو یه لیوان ریخته بشه درسته؟ 

خوده کولونسکوپی چقد طول کشید برای شما

علایمت چی بود

جوابش سالم بود؟ 

مرسی گلم بابت توضیحات اینقد استرس دارم که فقط خدا میدونه هم از جواب کولون  هم از بیهوشی کامل ...

نه استرس نداشته باش بری انجام بدی به استرس الانت می خندی.

بیهوش کامل کردن منو.

بیمارستانا بیش تر بیهوش می کنن تا مطبا.

پودراش طعم خاصی نداره وقتی تو آب ریخته بشن.

آره یه روزه ولی من از دو روز قبلش سعی کردم چیزی زیاد نخورم مخصوصاً غذا های سفت و جامد.

هر پودرش ۴ تا لیوان می شه من هر پودر رو توی یه پارچ آب می ریختم ۷_۸ تا پارچ آب خوردم.

خود کولونوسکوپی و آندوسکوپی با هم شد نیم ساعت.

علائمم کاهش وزن شدید و رشد نکردن موها و ناخنام و شکم درد بود،،حالت تهوعم داشتم اول صبحا که التهاب روده و معده داشتم.

فقط 17 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی........................ //// ❤ این روزا بهتر از هر موقعی معنی انتظار و دل گرمی رو می فهمم....نه ماه،ثانیه به ثانیه انتظار کشیدن و دل گرم بودن به خدایی که همیشه بوده و هست و خواهد بود....خدایا من منتظرم،منتظرم و دلم گرمه به تو،به این که حواست هست به این بنده ای که چشم دوخته به عظمت و بزرگیت....تمام ترسا،تمام استرسا،دلهره ها همه و همه رو سپردم به تو،مثل بچه ای که دلش گرمه به مادرش منم دلم گرمه بهت❤                                     
نه استرس نداشته باش بری انجام بدی به استرس الانت می خندی. بیهوش کامل کردن منو. بیمارستانا بیش تر ب ...

التهاب روده یعنی کولیت زخمی یا نه؟ 


اخه نوشته هر پودر در یه لیوان اب ریخته بشه 

من گیج شدم چجوری باید مصرف کنم 🤦🏻‍♀️


کلا ترس و دلشوره دارم از خوده کولون و بیهوشی و اینا🥺

از شما نمونه گرفتن بفرستن پاتولوژی ؟ جوایش چی بود عزیزم 

هنوز نرفتم بگیرم عزیزم

می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.

یبار کورتاژ شدم یبار سر زایمان دخترم..

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..
واقعا برای اندوسکوپی بیهوش میکنن ؟؟چرا؟ یادمه یه مطب رفتم برای یه دختر بچه حدودا ۱۰ساله رو بدون بیه ...

چون حین اندو شدن ممکنه ادم ببخشید عوق بزنه

من دوبار انجام دادم

یبار با بیهوشی بود ،   یبار بی حسی

می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687