2752
2734

من وقتی مجرد بودم این برادر زاده ام خیلی پیشم میومد وخیلی وابسته امه و خیلی دوستش دارم بهم گفته بود امتحان هام تموم شد میام پیشت میمونم.

امشب خونه داداشم بودیم اومد گفت من ساکم رو اماده کردم بریم خونتون منم گفتم بریم

وقتی برگشتم به شوهرم گفتم دیدی که چی شد گفت انتظار داشتم ازم اجازه بگیری؟ گفت مشکلی نیست .اخه چی بگم ؟مثلا بگم عمه بزار از عمو بپرسم ببینم اجازه میده توبیای

بنظرنون حق باکیه؟

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس .

حق با شماست بنظرم موقعیت ضایعی بود که بخوای اجازه بگیری

بعدم اجازه گرفتن که درست نیست چون همونقدر که خونه شوهرته خونه توام هست . درستش هماهنگ کردنه 

به شوهرت بگو موقعیت یهویی بود نمیشد هماهنگ کرد لطفا درک کن

2731

چند سالشه؟


وزن شروع :۷۵  وزن هدف:۶۰  شروع رژیم :۲۷ آبان ۱۴۰۲   وزن فعلی در تاریخ ۱۴ بهمن :۶۸/۵✌️.      رسیدن به وزن هدف ۲ام :۶۵ کیلو در تاریخ ۱۲ اسفند 🥰         وزن هدف ۳ام انشالله رسیدن به ۶۰کیلو 🫠

بهرحال همسرتو بشناس

یه پرسش ظاهری حالا دور از جمع و یا مثلا گفتن اینکه باید ببینم آقامون چی میگه

یا جدا از جمع میگفتی همسرم مشکلی نداره فلانی بیاد؟

اخه فلانی تو رو هم خیلی دوست داره

قلقشو بدست بیار و ناراحتی رو به حداقل برسون.

من یه معلمم🌱.دلیل اینکه میام نی نی سایت سرگرمی نیست،یه جور انجام وظیفه س،یه جور کمک کردن، البته تا جایی که بدونم.پستایی که میذارم برای روشن شدن افکار هست. اتفاقا از اینکه ریپلای میکنید و جواب نظراتم رو میدید خیلی خوشحال هم میشم. در ضمن ،ادامه ی امضام تبلیغ نیست. تجربه  ی شخصی خودم و گروووهی از انسان هاست. * وقتی خواستید زندگی مشترک خیلییی خوبی داشته باشید و همسرتون رو اونجوری هست درک کنید و درست زندگی کنید،هم چنین وقتی نمیدونید چجور مردتون رو قوی و بزرگ ترش کنید و چطور مرد مقتدر زندگیتون کنیدش، به این آی دی تو ایتا پیام بدید.Admin_hamsardari@ ( ادمین دوره ی همسرداری)اونوقت بشین زیر سایه ی مردونش لذت زن بودن رو تجربه کن.

عزیزم اولا که چرا همجبن مسئولیت سنگینی قبول می کنی خدایی نکرده هر اتفاقی بیفته چقدر خودتون ناراحت میشید و خانواده ش سما رو مقصر میدونند،بعد هم با تمسرت مشورت میکردی نپب برعکس بود دوست داشتی همسرت تمینطور رفتار کنه.به همسرت هم بگو اون وسط نمیشد بگم بزار از شوهرم اجازه بگیرم اما بگو سعی می کنم پیش نیاد و این حرفها که دلگیر نشه

می شه برای آرزوی پسر کوچولوم دعا کنید،منتظر خواهر یا برادر هست و من مادرش ناتوان و شرمنده در براورده کردن این آرزو  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687