بچه رو هم بزارم پیش باباش شوهرم حقوقمو میگیره خیلی هم راحت فحشم میده از حقم دفاع کنم کتکمم میزنه اینجا قتلگاه منه نمیخام بچم شاهد مرگ تدریجی من باشه بالاتر از سیاهی رنگی نیس دیگه الان که به سیاهی رسیدم برام مهم نیس بچمم نمیتونم ببرم خدا خودش شاهده که تو چه وضعی هستم بچمم اصلا وابسته من نیس نگین مادر بی رحمی هستی شوهرم فقط کم مونده یه چاقو برداره منو بکشه برا بچش خوبه همشم میگه خواهرام باید بیان و برن تو این زندگی . من که بریدم دیگه میخام برم یک گوشه کپه مرگمو بزارم هر روز عین برده ها باهام رفتار نشه