من شش سال بود معلم بودم با این آشغال بیکار دوست شدم کمکش کردم استخدامی قبول شه خودمم براش کتابا رو خلاصه کردم چقدر نذر و نیاز کردم چقدر التماس خدا رو کردم قبول شد خانواده میگفتن بدرد نمیخوره بزور تو روشون وایستادم قبول کردم من ماشین داشتم ی عالمه طلا داشتم همه چیمو دادم خونه خرید بنام خودش ، بنگاه ماشین زد ... الان خدارو بنده نیست همش میگ تو نبودی من ببشتر از اینا میداشتم درحالیکه یقران تو دوران دوستی ماشین نداش من بهش پول قرض دادم بخره
تورو قرآن دخترا اشتباه منو نکنید با ادمی که همسطح خودتون نیس وارد رابطه نشین من واقعا بخاک سیاه نشستم عمرتونو مثل من تباه نکنید در نهایت قدردان نیستن