تو دوران عقدیم و خانواده من اجازه نمیدن باهاش مسافرت برم و دیگه دوستاش داشتن مبرفتن کلا ۴ نفر بودن بهم گف منم برم منم گفتم برو مشکلی ندارم
ولی یجوریه تو دلمممم رفتن رامسر فکنم۳
من کلی استرس درسمو دارم و سرم شلوغه
از طرفی همش فکرشم و دلم تنگ شده
بعد تو فکرم چیزای بد میاااد بغضم میگیره
شما بودین دلتون نمیگرف