اون موقع ها ۱۳ سالم بود اون ۱۷سالش بود توی هیئت هی یکی دور و برمون راه میرفت بعد من فک میکردم مال خونه ایی که اونجا نشسته بودم خلاصه دو سه سال کارش شده بود اینکه میومد اینجا زنجیر میزد دقیقا اون محوطه ایی که من نشسته بودم بعدش که یکم دورتر میشد دیگه زنجیر نمیزد😐
فک میکرد من متوجه نمیشم😂😂
خلاصه هنوزم میبینمش گاهی اوقات میاد در خونمون چند روز که توی بازار دیدمش گوشی دستش بود منو دید گوشی از دستش افتاد😂😂
ولی با اینکه باهم رل نزدیم احساس میکنم چندین ساله میشناسمش کلا یه جوریه واسم