خونه پدرم یه فقیر به تمام معنا بودیم ازدواج کردم با یه آدم که فکرکردم خلاص میشم ازین وضع نگو ریده بودن برام همین که ازدواج کردم شوهرم بی پول تر شد و خانوادم پولدار شدن و شغل بابام عوض شد و الان در فقر به سر میبرم و مامانم هرروز با یه تیپ جدید میاد جلوم قر میده تازه قراره ماشین هم بخره
اینم بگم اجازه سرکار رفتن ندارم
از شدت ناراحتی خندم گرفته
کی خوب میشم؟