من یه کتابخونه ای میام هرروز که خیلی شلوغه یعنی چند ساعت از صبح بگذره تک تک صندلیای دور میز پر میشه مسئولاهم تذکر میدن وسایلمونو جمع کنیم جدید میان جاشون باشه
من یکم دیر رسیدم ریدم سر هر میزی یه نفر نشسته
رفتم دم یکیشون تا خواستم بشینم دختره اومد بهم گفت وسایلمون بزاریم اونجا
من بهش گفتم ما دونفریم دوستم الان میاد گفت اگه دونفری من نمیتونم دوستت بره اونا بشینه
گفتم تا چند ساعت دیگه همه ی این صندلیا پر میشه
دوباره حرفشو تکرار کرد من هیچی نگفتم رفتم یه جای دیگه
ولی ناراحت شدم مگه خریده اونجارو؟ خب چه فرقی داره وقتی قراره همشو بیان بشینن حس مالکیت داره سر یه میز با ۶ ۷ تا صندلی🙄
نظر شما چیه؟