دقیقا
ما ازدواجمون سنتی سنتی بود
شب اول امدن خاستگاری و فقط منو همون شب دید ک اونم همش سرش پایین بود
منم ی چادر پوشیده بودم سرمم انداخته بودم پایین
اصلا دلم رضا نبود و نمیخاستم برا همین حسابی خودمو پوشونده بودم ک نبینتم
شب دوم ک امدن برا جواب و چادر و نشون اوردن عمش میگفت رفتیم خیاطی چادر بدوزیم گفتم اندازشو اندازهی من بدوز
شوهرمم گفته نه عمه فلانی قدش بلندتره
من موندم تو ی نگاه قد منو از کجا دیده
نامبرده الکی الکی شوهرم شد و الان 6 ساله ک مزدوج شدیم 😂😂😂