هه_هه_ مدیر استارتر عضویت: 1402/10/11 تعداد پست: 254 عنوان خسته شدم از تو انباری زندگی کردن 993 بازدید | 50 پست یه انباری۲۰ متری تو حیاط ک یکم توشو باز سازی کردیمکلا یه تیوی و یه کمد داریم توشهمه جهازیم اکبند مونده تو زیرزمین مامانم اینا منم دلم یه خونه میخادسر این فکرو خیالا مریض شدم 1403/02/26 | 18:26 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
بهارمقدم عضویت: 1399/12/20 تعداد پست: 27635 چرا قبول کردی آخه بری اونجا همه دانسته و ندانسته جاسوسند ... دستانشان حلقه دار است و تو را میبوسند
samoor عضویت: 1397/07/07 تعداد پست: 1673 عزیزم چرا راضی شدی به یه انباری گوشه حیاط آخه؟اگه موقتی و در حال پیشرفتی که فدا سرت وگرنه اشتباه محضه هر کجا باشم غمت هست....
الناز000 عضویت: 1396/10/13 تعداد پست: 13520 وام ازدواجتون رو چکار کرده شوهرت ؟ چرا قبول کردی همچین شرایطی رو ؟ اگر جواب کامنتتو ندادم یعنی نخوندم🙂
هه_هه_ مدیر استارتر عضویت: 1402/10/11 تعداد پست: 254 چرا قبول کردی آخه بری اونجا خر بودم بچکی کردم ازبس شوهرم شر بود هرچی میگفتم میگفت برم خودمو بکشم راحت کنم
تیرانوسوروس عضویت: 1400/12/14 تعداد پست: 4169 جات بودم تریدر میشدم تا همون زیر زمین هم از دست بدن برن تو چادر. این کارا برای کسی که امنیت اقتصادی همین الانشم نداره نیست. خمش باش خمش باش در این مجمع اوباش
بهارمقدم عضویت: 1399/12/20 تعداد پست: 27635 خر بودم بچکی کردم ازبس شوهرم شر بود هرچی میگفتم میگفت برم خودمو بکشم راحت کنم چی بگم همه دانسته و ندانسته جاسوسند ... دستانشان حلقه دار است و تو را میبوسند
هه_هه_ مدیر استارتر عضویت: 1402/10/11 تعداد پست: 254 عزیزم چرا راضی شدی به یه انباری گوشه حیاط آخه؟اگه موقتی و در حال پیشرفتی که فدا سرت وگرنه اشتباه محض ... پیشرفت شاید ده سال طول بکشه
پانيذ1394 عضویت: 1397/10/22 تعداد پست: 1688 منم درد شمارو دارم دارم دیونه میشم شوهرم دست ب هرکاری میزنه پول جمع نمیشه ک بریم از اینجا مادرشوهر ظالم ک نگم برات