2733
2734
عنوان

دوستم ک تازه ازدواج کرده

173 بازدید | 6 پست

دیروز پیام داد ک زن مدیر شرکتی ک توش کار میکردیم رفته استوریاشو دیده ک از حودشو شوهرش گذاشته بود بعد کلی میخندید ک داشت منفجر میشد از حسادت و یه همکار دیگم ک مجرده میگفت بهش تبریک گفته بدون اینکه ایموجی یا استیکر قلبی چیزی بذاره میخندید میگفت فلانی ترکید من ازدواج کردم  

جالبه ک زن مدیر شرکتمون شوهرش از اخلاق از ظاهر ازپول و از شخصیت چیزی کم نداره چرا باید به تو حسادت کنه و منفجر بشه از حسودی ک تو ازدواج کردی حالا کار به اون همکار مجردم ندارم کلی مسخرشم کرد ک اره گفته بود من یکیو میخوام ک منو با همین انرژی بالام بخوادو فلان و اینا      

خودش با کلی حسرت ازدواج کرد چند سال دلش میخواست ازدواج کنه بالای 30 سال بود  

فالگیر و دعا نویسی نمونده بود تو شهر ک نرفته باشه پیشش  

خلاصه کاری بهش ندارم تازه ازدواج کرده ذوق داره ولی دخترا خواهشا این عقده ای بازیا رو بذارید کنار یه شوهرو همه میکنن خوتونو مسخره دست اینو اون نکنید


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالم از هرچی مرده و ازدواج بهم میخوره.

واقعا چطوری اینطوری خوشحال میشن عییی چندشااا

عمرن ازدواج کنم.

باز میشه غرق شد با اینکه آبی نیست تو رنگ چشم تو پوستت سبزه مثل گل موهات سیاهی شب مست شرابی لبات فقط سیگار میکشم رو این بوم نقاشی:)
2731

بیماره بیمار

منم تازه ازدواج کردم با رفقای  شوهرم خیلی میترسم بیرون ولی خب سنشون کمه زن ندارن نهایتا دوست دختر 

اون دفعه دوست دختره اویزون پسره بود بقیه هیشکیو نیاورده بودن دختر فقط من بودم و اون دختره بهش گفتم حالا نیاز نیست وسط بازیکن لب بگیرید یه داستانی به پا کرد که نه تو داری حسودی می‌کنی 

تخت احمق منی که شوهر دارم به چی تو حسودی کنم😐

مثل خاله منه یه شوهر درپیتی داره بیکار و بی‌عار و پر دردسر بعد می گفت فلانی تا منو دید روش برگردوند من که فهمیدم حسودیش شده که شوهر دارم حالا خاله ام ۴۰سالشه شوهرش ۴۵ بود اون بنده خدا که به خاله ام حسودیش شده ۲۵ سالشه 🥴

من حسابم زِ همه مردم این شهر جداست/من امیدم به خدا، بعدِ خدا هم به خداست

دوسته من ازدواج که کرد شوهرش نه شغل داشت نه چیزی اس پاس بود دوستم بهش ارث رسیده بود پول داشت بعد میگفت تو فامیل حسادت میکنن من با رضا ازدواج کردم!!  بعد چند روزم از گروه دوستامون لفت داد چون ما مجرد بودیم! 

عشق الهی از طریق من تجلی میکند و همه ی آنچه که برای خوشبختی و تکمیل زندگیم لازم است؛  هم اکنون به سوی من می کشاند. 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز