بچه ها من هنوز دو سالم نیست ازدواج کردم و تو یه ساختمونم با مادرشوهر از روز اول با اینا مشکلی نیست که نداشته باشم مخصوصا مادرشوهرم از خودش بدتر دختراش برای دیگران تصمیم میگیرن و میگن طبق روش ما بری جلو وگرنه طلاقت میدیم و دستشون به شدت تو دعا و اینجور چیزاست جوری که شوهرم رو کردن مطیع خودشون به شدت زورگو و دخالت کن و من چون پدرو مادرم و کسی هم ندارم تو شهر غریب هم هستم هر جور دلشون خواسته تا الان تازوندن راستش خیلی تا الان اذیتم کردن و دلم میخواست روز اول که اذیتاشون رو میدیم ساکم رو جمع میکردم و میرفتم ولی خب به خودم میام میبینم جایی رو ندارم برم تو خیابون باید بمونم و شوهرمم اصلا پشت من نیست الان جلسات مشاوره رو میرم چون همش دعوا و جنگ اعصاب تو خونمونه ومشاوره بهم گفته حداقل تا چند سال بچه نیاری و الان خانواده شوهرم گیر دادن که بچه بیارین و مادرمون پیره نمیشه که بچه داداشمون رو نبینه و یه وقت حسرت به دل از دنیا بره و نمیتونی بچه بیاری طلاقتو بدیم و رو مغز شوهرم جوری کار کردن اونم بی محلی میکنه و اخم و بدرفتاری بخاطر بچه آخه شما بگین تو این وضعیت وقت بچه هست بعد جفتمون هم سنی نداریم من ۲۵ و شوهرم ۲۹ شما بگین من چیکار کنم؟
توم باید دست ب دعا بشی مث خودشون
اول اخر که باید بچه دار بشی اگر میبینی زندگیت روبراهه زودتر بیاری بهتره
نه نیار بچه که الکی نیست باید خانواده درست داشته باشه اول
اسی چرا با خونواده همسرت یجا زندگی میکنی خو؟
یه سری ازمایش خودت و همسرت بدین که خدای نکرده مشکلی نداشته باشین و بعد سرفرصت و با عشق🥹❤️بچه دار شین نه تحت فشار.
من الان خودم و شوهرم میخوایبم تحت فشارم هستیم
این تحت فشار بودن خیلی بده
هر روز تو خونه سوره بقره بذار پخش بشه برای سحر و جادو یا خودت بخون
قرص جلوگیری یواشکی بخور
تا ب تعویق بیفته و ب شوهرت بگو دیدی نمیشه زمان میبره بچه از تو هوا نمیاد که تا کوچکترین مسائلمون همه میفهمن
متأسفانه شوهر منم همین مدلی بود ب مرور زمان بهتر شد سعی کن قلقشو ب دست بیاری ب طرف خودت بکشون
راهش همینه یا تا الان بودی طبق خواسته ی اونا ترس از طلاق دادن و...
یا مقابله و فکر ب ته ماجرا هر چی هست
ارسال نظر شما
