سلام
من و همسرم یک سالی میشه که ازدواج کردیم
همسرم تو هفته دو تا سه بار بعد از کار اول میره خونه پدر و مادرش بعد میاد خونه
آخر هفته هم با اینکه برادر شوهرم تو خونه پدر و مادرشه ولی اگه کاری داشته باشن به همسرم میگن که انجام بده
اوایل حساس بودم ولی دیگه دارم عادت میکنم
قبل از ازدواج انقدر وابسته نبود به نظرم
اوایل ازدواج این مدلین یا کلا بعد ازدواج وابستگیشون بیشتر میشه ؟؟؟
برا من ک تغییری نکرد
از ۱۸سالگی دور بوده ازشون هنوزم دوریم😂
اگ‌خانوادش خوبن چه اشکالی داره عادتش بده تنها نره تورو ببره
گلم تا یه حد طبیعیه ولی بیشتر از اون تبدیل به عادت و وظیفه میشه ،بستگی به زرنگی و سیاست شما داره میتونید بیشتر اوقات دو نفری بیرون برید یا به اقوام یا دوستان ارتباط بگیرید معمولا وقتی ارتباطات کم بشه آدم ناخودآگاه به یه طرف می‌کشه و به وابستگی تبدیل میشه
انگار اینجوریه😂😂
حتی زیاد نمیریم شهر پدرشوهرم اینا
عید دو سه روز رفتیم
دگ قرار نبود اصن بریم ولی عروسی برادرشوهرم بود رفتیم چند روز پیش
دگ قرار نیست بریم معلوم نیس تاااااا کی
حالام ک شوهرم موهاشو گذاشته بلند
اونجا همه میگفتن چرا کوتاه نمیکنی اینم خوشش نمیومد😂
میگه دیگه نمیرم تااا هر وقت اونقدی ک میخوام بشن
یه مدت اونجوری باشم بعد کوتاه کنم بعدش شاید بریم گفتم خداروشکر😂😂
شما که لازم نیست با همه برنامه‌های مادر شوهرتون اوکی باشیداوایل ازدواج ما هم همین بود با اینکه باسواده ولی اصلا منطقی نیست اهمیت نمی‌داد که آیا من خانواده یا دوست دارم یا ندارم همیشه ما رو رزرو میکرد منم از قصد بیشتر اوقات کنسل میکردم حتی اگه هم خونه بودیم الکی میگفتم با فلان کس بیرونی خدا رو شکر بهتر شده
