چند روز پیش اومدم گفتم با دوس پسرم رفتیم بیرون تا ۴ باهاش بیرون بودم یه ناهار واسم نخرید
کلا خساست زیاد ازش دیدم مثلا کادو میخرید میرفت از دیوار میخرید دست دوم بود یه جاش در میرفت یا خراب میشد
ناهار میدادن بهش سرکار نصغشو میخورد نصفشو میوورد برای من ، هم مونده میشد خوب و هم ظاهرش به هم میخورد
یا تولدم بود با دوستاش جمع بودیم برای اینکه پول غذای بیرون نده خودم با لباس و کلی و آرایش و چسان فسان داشتم آشپزی میکردم برای مهمونا
ناراحت میشدم ولی دوسش داشتم چیزی نمیگفتم و خوب حداقل سعی میکرد خوشحالم کنه حتی اگه اینجوری بود
من چند روز پیش خیلی عصبی شدم رفتم بهش گفتم ، گفتم تو مرد نیستی انگار بلد نیستی حمایت کنی، یه بار نگفتی چیزی نیاز ندازی، اصلا برات مهم نیست گشنه باشم تشنه باشم، تا حالا یه پفک ازت نخواستم بسکه گفتی فلانی میخواد فلانیو تیغ بزنه ترسیدم بگم فکر بد بکنی، کلا گفتم خسبسی و اونم خیلی ناراحت شد .
الان خیلی ناراحتم که گفتم میگم کاش نمیکفنم ، میگم شاید توقع من زیادیه؟؟؟؟؟