۱۷ سالشه ولی دریغ از یه ذره درک
مامانم رفته کربلا منم خونه خودمم و میام نهار و شام درست می کنم برای بابام و این عتیقه خانوم
بهش میگم نمی خواد تمیز کاری کنی ولی فقط ظرفا رو بشور ولی هیچ کاری انجام نمیده
بابام میشوره و امروزم که مادر بزرگ ام خونه بود اون شست
باهاش دعوا کردم ولی یه جوری نگات می کنه و رفتار می کنه که انگار حرفام پشکله
به خدا موندم از دستش