منم خیلی دلم حرف و حرکت عاشقانه میخواد
ولی هیچ موقع حوصلمو نداره برام وقت نمیذاره حتی یه بیرون رفتن رو هم ازم دریغ میکنه
اوایل خیلی عاشقش بودم همه جوره قربون صدقش میرفتم ولی با دخالتا و رفتارای بد مادرش بینمون خیلی فاصله افتاد
الانم که مادرش دست از سرمون برداشته ولی حالا دیگه من سرد شدم
اینا در حالیه که میدونم ته دلش دوسم داره