من و دوست پسرم ۸ سال باهم بودیم تو تاپیک هام بود دوران راهنمایی دبیرستان بودیم باهاش بیرون نرفته بودم اصلا فقط چت وتلفن بود گلم سال ۹۴ ما کات کردیم برای همیشه یعنی اون گف نمیشه من ترم ۳ دانشگاه بودم اوایل مهر بود اون رف دیگه من هم غرورم اجازه نداد برم بهش پیام این ها بدم موند تا سال ۹۶ اسفندماه گلم من خواب دیدم من و دوست پسرم تو جلویه همون مدرسه راهنمایی که همونجا باهم آشنا شدیم گلم خواب دیدم یک لباس سرتاسر مشکی پوشیده اومده جلویه مدرسه تو دسته چپشم حلقه ازدواج بود من رو دید دستش رد گذاشت روش تامن متوجه نشم فرداش که سوم اسفند بوداز خواب بیدار شدم غرور زنگ زدم بهش بعد از دوسال ونیم گف من ازدواج کردم باور نکردم عکس عقدش رو فرستاد پز زنش رو دادکه پرستار بود بماند که چیها کشیدم بعدش همش رو تو تاپیک هام گذاشتم من هم نفریتش کرده بودم پارسال ۱۴۰۲ با وجود یک بجه طلاق گرفتن من از شانس از مجازی دیدم مثل اینکه ۷۰ درصدش رد دختر مقصر بود رویه دوست پسرم سابقم رو نمیخندونده وطلاق گرفتن هرچند من خیلی خوشحالم الان چهارساله که شاکر خداوندم که زنش نشدم
برم تاپیکای قبلیتو بخونم خب فعلا اسی
