با اینکه از خانوادم پول نمیگیرم از همه ام بیشتر بهم گیر میدن...

همیشه همینه هرچی با حیات بیشتر سوارت میشن 

منم عین تو بودم اصلا گول توجیبی شرمم میشد بگیرم می‌دیدی ماهی یه چی کم میدن اونم بر نمیذاشتم میگفتم خودشون لازم دارن سرم پایین عین اسکولا میرفتم میومدم شلخته با لباس پاره ک مراعات خانوادم کنم و ببینن چقدر با خیام اما آخر کار حرف بدی نموند ک نزنن از ج ی ن ه و بی حیا و عوقده ی پسر ووووو فک کن من حتی به سیبیلم دست نمیزدم در حالی ک دخترای فامیل با سن 7شال کوچیک تر مو رنگ میکردن عین زنا صورت و ابرو هنه چی بر میدتشتن آخر کار مامانم قربون صدقه اونا میرفت بکن میگفت بی حیا وقتیم گفتم اگ منم اینکارو میکردم چی گفت تو به اونا حسودیت میشه از بس بد ذاتی لجنی 

بعد اون فهمیدم برای احدی تره خورد نمیکنم 

آره الان سلیطه شدم ازم حساب میبره 

بخدا اینقدر خودمو همه جا زشت میشدم فقط برای اینکه مامانم بفهمه چقدر باحیام به ابجیم گول میداد کفش و لباس مارک گرون میخرید میومد جلو من گوز میداد آما من عذاب وجدان داشتم میرفتم کفش تک سایز برمی‌داشتم ازین ارزون آشغالا ک شکزشتن فقط نگاه قیمت میکردم نه قیافه هیچی ک به مامانم فشار نیاد در عوض ابجیم حتی گول می‌گرفت با دوستاش رستوران انواع کلاس خصوصی ولی من با همون کتاب مدرسه بهترین نمره و معدل نیوردم ک مامانم میومد مدرسه به احترام من مدیر از جلوش بلند یمشد آخرش چیشد؟ دختر برادر خواهرش ک با صد نفربودن از بچگی مو رنگ کردن و صورت و ابرو برداشتن به اونا میگفت پیغمبر به من می‌گفت حسود بد ذات چش نداری خوشبختی و پاکی دخترای خواهر برادرام ببینی حسود آخرش میمیری از حسادت میدونی قشنگ همه چی فاحش بود آنا از عمد نمیخواست ببینه از اول ملا بامن گدر کشتگی داشت تاگیک ام ببینی ازش چقدر متنفرم