من ۱۶ سالگی ازدواج کردم تا سوم راهنمایی خوندم بچه خرخون مدرسه بودم بعدش تو روستامون نبود نمونه دولتی شرکت کردم بهترین مدرسه قبول شدم نذاشتن برم ادامه تحصیل بدم گفتن بسته دیگه ۹ سال پیش از۱۰ سالگی مدام بهم میگفتن ترشیده خوارم ۱۵ سالشه خواستگار داره بازم تو روستا تا نهم بیشتر نیس میخوان بفرستند شهر درس بخونه میگن بچس چه وقته شوهر کردنه به خواهرم گفتم چرا بابا تو رو میزاره درس بخونی منو نذاش هیچ علاقه ای به درس نداره نمراتش افتضاح بابامم منو به گریه انداخته منو که تو چيکار داری میخوام بفرستم درس بخونه میگم چرا نذاشتن من درس بخونم چرا از ده سالگی بهم میگفتن ترشیده ولی خواهرم ۱۵ سالشه بع اون میگن بچه اینا مته شده داره مغزم سوراخ میکنه دارم میمرم
خداروشكر كه طرز فكرشون عوض شده خوشحال باش براي خواهرت
بگردم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
شاید سرشون به سنگ خورده
باز خداروشکر که تحولی در ذهنشون ایجاد شده
حق داری
ولی شرایط جامعه عوض شده
چون شاید زمان شما عاقل نبوده
الان شده ..
عزیزززززززم
روشن فکر تر شدن
دلتو بزرگ کن عزیزم، حتما پشیمون شدن ولی نمیتونن بهت اعتراف کنن، برای خواهرت خوشحال باش و حامیش باش
پدرمادر منم وضع مالیشون اوکی و خوبه.پسردوست و فرق بزارن.۲ساله عقدم برا من جهاز نخریدن با اینکه رسم جهازم داریم
در حق شما بدی شده قبول ولی به عنوان خواهر شما باید خوشحال بشی که
من میبینم چیزایی که برای من کم گذاشتن الان برای خواهرم هست کلی ذوق میکنم یا حتی میبینم اشتباهی که در حق من کردن میخوان در حق خواهرم کنن شده با دعوا جلوشونو میگیرم و نمیذارم
شما به عنوان خواهر بزرگتر نسبت به خواهرت یکسری وظایف داری نه اینکه به خاطر عقده های قدیم الان برای خواهرت خوشحال نشی چه برسه بری بگی چراتو رو میذارن بری شهر درس بخونی
خداروشکر کن که خواهرت مثل تو نشد و سر خواهرت دیگه اشتباه تو رو نکردن
شوهرتو راضی کن بداره بخونی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
