دقیقا باید چیکار کنم با خواهر آشغالم گرفتم موهاشو کشیدم صد بار بهم گفته مطلقه ای حتی تو جمع گفت زنای مطلقه رو عقد خودش راه نمیده داغونم کرد من با پسرخالم قرار گذاشتیم کافه برای سفر صحبت میکردیم
خانم زنگ زده شوهر سابقم که من رفتم دیت ادرس کافه هم داده احمق اومد بدون اینکه بذاره حرف بزنم پسرخاله بیچارمو زد ابرومو برد جلو همه بعد رفت
هر چی به پسرخالم گفتم برو شکایت کن گفت نه نمیرم برات دردسر میشه پیش مامان بابات
اومدم خونه دیگه این دفعه حسابی خواهرمو کتک زدم همه عقده هامو خالی کردم
از دست این خانواده و اون مرتیکه چیکارکنم اخه😭