دوستان من از قبل کلا جایی میرفتم خونه خانواده همسر ازوقتی ازدواج کردم وسواس غدایی گرفتم استرس شدید میگرفتم برم اونجا سرسفره،مسخره نکنید واقعا دست خودم نیس،تا این ک ی ماه قبل عید انقدر شدید شد وسواس فکریم ک نگو الانم فهمیدم باردارم چهار هفته حال روحی افتضاح تر از قبل امروزم دارم میرم پیش روانپزشکم و دکتر زنان ک تحت نظر باشم
فقط این ک من از استرس یا ویار نمیدونم نود درصدش همون مشکل قبلمه از غذا ها متنفرم با زور کم کم تو خونه میخورم
الان نمیخوام خانواده همسرم بدونن باردارم چون ک فعلا چیزی معلوم نیس اگه برم اونجا دعوت کنن صدرصد اینجوری میشم عق میزنم چون الان حاده شرایطم بدجورم ترسیدم از بارداری
تا حالا نذاشتم کسی بفهمه مشکلمو حالا چی کنم
اصلا حالم ک داغونه فکر رفتن ب اونجا تو این دوران هم روانیم کرده