2752
2734

صمیمی داشته باشی ولی باز این کارو میکنی با عرض معذرت خیلی کثیفی، مثل داداشمه هم  فیلمه صد در صد بهش نظر داری، اون برادر شوهرتم بدتر خودت، با اینکه میبینه همسرش ناراحت میشه باز با شما گرم میگیره بدون اونم کثیفه و صددددددد در صدددددددد بهتون نظر داره، مردی که زنشو ناراحت میکنه به خاطر زن برادرش باید سرشو بزاره بمیره، 

خیلی ناراحتم یه دوستی داشتم همیشه میومد از رابطه صمیمی جاری و شوهرش میگفت، میگفت به هر دوشون گفته نکنید ناراحت میشم، گریه کرده دعوا کرده فایده نداشته، خلاصه بهش میگفتم حساس نشو اینا چندین سال قبل اینکه تو بیای با هم بودند فکر کن خواهر برادرن، خلاصه که شنیدم دوستم چت و عکسای بد دیده ازشون و خودشو کشته بازم ته دلم میگفتم شاید توهم زده تا اینکه امشب فهمیدم جاری طلاق گرفته و با برادر شوهره ازدواج کرده. 

خلاصه که دلیل حال بد هم نوعت نباش

با شنیدن جمله ( مثل برادرم/خواهرم میمونه ) کهیر میزنم

هر کس تمام حق الناس هایی که به گردن دیگران دارد، آن را ببخشد،منو ریپلای کنه سه مرتبه توحید میخونم هدیه به امام زمان از طرف شما☘ با خدا معامله کنیم🌱
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
حالا من میبینم شوهر یکی رو میبینم که یکم متوجه میشم حساسه خیلی بیشتر از قبل مراعات میکنم درکل با شوه ...

دقیقاااا منم، من چهارده ساله عروسی کردم، برادر شوهرم ده سالش بود خونه ما بزرگ شد الان یه ساله عقد کرده خانومش حساسه، من خیلی مراعات میکنم اوایل همش به من زنگ میزد طبق عادتی که داشت، من دیگه جواب ندادم بعد هم میگفتم نفهمیدم  ، کم کم از سرش افتاد 

سال ها پیش یه خواستگار داشتم خیلی پیگیر بودن چند بار با این خونواده و اون شخص برخورد داشتم دیدم خیلی زنداداشم زنداداشم میکنه! 🙄🙄🙄و همینطور زنداداشش خیلی دخالت میکرد خیلی قاطع و محکم گفتم بهتره برادر شوهرتو برا خودت نگهداری 


ولی رابطه مادر و عموهام رو میبینم دیدم یه جور دیگست شاید قدیما روابط یه معنی دیگه ای داشت 

سال ها پیش یه خواستگار داشتم خیلی پیگیر بودن چند بار با این خونواده و اون شخص برخورد داشتم دیدم خیلی ...

بهترین کارو کردی، پدر مادرای ما نسل بی شیله پیله بودند، حرمت نگه میداشتند

بهترین کارو کردی، پدر مادرای ما نسل بی شیله پیله بودند، حرمت نگه میداشتند

باور کن این خواستگار من که هنوز بهش اجازه اومدن و درخواست رسمی رو نداده بودم زنداداشش میگفت طلاهای دختر خواهرم رو ک میخواد بفروشه بخر برای عقدت 😐😐😐😐😐

باور کن این خواستگار من که هنوز بهش اجازه اومدن و درخواست رسمی رو نداده بودم زنداداشش میگفت طلاهای د ...

دیگه این زیادی وسط زندگی برادر شوهرشه، خوبه ازدواج نکردی باهاش دختر

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687