من ۱ ماهی میشه کات کردم ی رابطع ۶ ساله رو
همه چی جدی بود همو دوسداشتیم اما نشد
دور بودیم بحث زیاد داشتیم دوست داشتن بلد نبود کار مشخصی نداشت و....
خلاصه نشد ک بشه
و من تو این یک ماه ب معنای واقعی پدرم دراومده از حملات پانیک بگیر تا ریزش سکه ای مو ها و ابرو هام و تپش قلبایی ک یهو میاد بدون دلیل
امشب مادرم با یکی از فامیلا تلفنی حرف میزد دخترش یسال از من بزرگتره پارسال ازدواج کرد
داشت از مسافرتاشون از خوشبختیش میگفت و گفت دامادمون برای دخترم ی ماشین خوب خریده و دخترش میگه نمیخوام از رانندگی میترسم و....
خانوم خوبیه هدفش پز دادن و ... نبود اصلا اگرم بود مهم نیس
بعد من ب خودم نگاه کردم
من الان کجام؟ ی دختر افسرده ک خودشو داغون کرد
منی ک از دختر اون خیلی خوشگلترم تحصیلکرده ترم تک دخترم
چرا این بلارو سر خودم اوردم ؟ چرا عقل نداشتم بهترین روزای عمرمو خراب کردم و الانم دچار افسردگی شدم و روزی ۱۶ ساعت تو تخت تو اتاق تاریکم؟
چرا قدر خودمو ندونستم ؟ چرا از جام بلند نمیشم؟ من حالم اصلا خوب نیست کمکم کنید