بچه ها من وقتی مریض میشم یا حالا هر اتفاقی بیوفته برام شوهرم خیلی بهم میرسه و حواسش بهم هست بعد مادرشوهرم حسودیش میشه😂🤦🏻♀️ بعد مادرشوهرم هروقت میاد خونمون میگه مریضم چی ام حالم بده الکی. بچه ها بدم میاد چرا حسودیش میشه هرکی جای خودشو داره مادر مادره، زن زنه هرچی جا خودشو داره چرا اینجوری میکنه پیش شوهرم خودشو میندازه بعد ک شوهرم نیست میگه دروغ گفتم نگرانم بشه😑😐 خیلی رو مخمه بعد الان منم گفتم شوهرم میدونه شوخی میکنی گف نه نگرانمه کی از مادر عزیز تره ها 😐 خدایاااااااااا😂😂😂 یا مثلا یبار خونشون بودیم قهر بودم با شوهرم بعد شوهرم منو بغل کرد ک از دلم دراره منم گفتم خاله (ب مادر شوهرم میگم خاله) بگو منو ول کنه کشتم معلوم بود حسودیش میومد با لبخند فشاریی😂 گفت هه میخواد بکشت از دستت راحت بشه 🙂 چیکارش کنم بنظرتون منم بیشتر بچسبم ب شوهرم حرسش بدم 😂🤣 خوشم از این کارا نمیاد اصن بخدا میبینم حسودیش میاد ناراحت میشم دوس ندارم اینجوری فکر کنه☹️
تازه عروسی
حساسیت داشته باشی بدتر میشه،بیخیال باش
ولش کن
مادرشوهر به عروس حسادت نکنه سنگ کلیه میگیره
حالا مال ما یه زمان میومد مینشست رو پای شوهره
منم میخندیدم
مادرشوهرم همینن ولی رعایت کنین نیاز نیست جلوی اون همو بغل کنین که
یا شوهرت کاری برات میکنه چرا مادرشوهرت میفهمه؟؟
توهم بچسب به شوهرش😝همون پدرشوهرت
محرم هم هست🤣
خب جلوش عادی باشین حسادتش اخرش کار دستتون میده ها
آسه برین آسه بیاین
اگه یخورده خوب توضیح ندادم ببخشید چون شوهرم رد میشد از بالا سرم هعی گوشیو خاموش میکردم باز تایپ میکردم .
اینو یادم رف بگم یبار شوهرم بخاطر مامانش با من دعوا کرد باید میدیدین چجور خوشحالی میکرد بدو بدو برا همه دختراش گفته بود پسرم بخاطر من زنشو اینجور کرد اونجور کرد 😐
بیشتر خندم گرفت😂😂😂
من چندروز پیش خونشون بودم پسرام بستنی خواستن کارتم دست شوهرم بود کارتو گرفتیم بریم سرخیابون بستنی بگیریم
بعد که من دیر کرده بودم به جاریم گفته بود اینا کجا رفتن؟ مگه نرفتن سوپرمارکت؟؟
جاریم گفته بود نه،رفتن بستنی فروشی سرخیابون
مادرشوهرم چنان سوخته بود گفت بود اهان پس رفتن از اون بستنی گرونا بگیرن
منظورش بستنی اسکوپی بوده
حالا خرجای دیگمونو ببینه سکته میکنه 😂😂
ارسال نظر شما
