من سه ساله عروسي کردم، اوايل ازدواج مادرشوهرم خيلي اذيتم کرد. از کم گذاشتن براي خريد تا توقعهاي زياد و کارکشيدن و اينکه کم بايد بري خانوادتو ببيني و اينا. اما بعد نزديک 8_9 ماه ديگه تقريبا يکنواخت و اوکي شد. از ضعف شخصيتي خود شوهرم که تربيتش بالاخرّه جوريه که به من ارزش نميده و به خانوادم اهميت نميده ميگذرم، اوايل فکرميکردم که شوهرم خيييليييي تحت تاثير مادرشه اما بعد سه سال فهميدم اون حرفشو ميزنه ولي اين و پسراش اصلا اهميت نميدن اوني که نخوانو مثلا بارها ديدم يه حرفي زده و اينا تو حرفش پريدن و يه چيز ديگه گفتن. يااينکه يه چيزايي براش مهم بوده خيلي ولي پسراش محل نذاشتن و،اينم بيخيال شده. تقريبا همون 8_9 ماه بعد ازدواجم که مادرشوهرم ديگه اذيتم نميکرد جاريم شروع کرد به برقراري ارتباط با من. و از 13 سال زندگي مشترم و بلاهاييکه مادرشوهرم سرش اورده ميگفت که خوب خيليش به حق بود ولي بعدا فهميدم خانواده اينم کم نذاشتن
ازدواج هندونه در بسته بود برای من سفید شد،خداجونم اگه تقاص گناهه به حق بنده های مقربت بقیشو ببخش، دیگه برای همه چیز به تو توکل میکنم،همه چیو سروسامون بده تو میتونی
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
دراينکه خانواده شوهرم متشکل از پدر ومادرشوهرم يه اذيتايي ميکنن شکي نيست، ولي يادمه همون موقعا که جاريم هرروز بهم زنگ ميزد ميگفتم کاش زنگ نميزد من با مادرشوهر تازه داشتيم به هم عادت ميکرديم. خلاصه هرروز بد مادرشوهر و بلاهاييکه سرش اورده بود را ميگفت و من هرروز عصباني به استقبال شوهرم ميرفتم تو اين حين خوب از دغدغه هاي من مطلع ميشد که من خانوادمو دوست دارم دوست دارم بهشون سربزنم دوست دارم برم سرکار، جالبه اوايل به دروغ ميگفت وحيد (شوهرش) نميذاره درس بخونه که دروغ محض بود، بعد ميگفت خدااااکنه اينا بذارن بري،سرکار که اصلا کاريم ندارن خلاصه کم سياه نمايي نکرد. برادرشوهرمم خيلي خاله زنک و منفوره و دوست داره رييس باشه هميشه ولي ازونجاييکه تو اين مدت زندگيش بااختلافاتي که پيش اورده و خانمش که بارها تلفني بامادرشوهرم دعواکرده نميتونه نمايش خوشبختي بده، ضمن اينکه بچّش ناهنجاري شديد ظاهري به دليل يه بيماري داره و به شدت حساسه روي بچه دارشدن ما که خداي نکرده عزيزبودن بچّش کم نشه. شوهر احمق منم عروسک خيمه شب باژي اين برادرشه، برادري،که تازه احساي ميکنم ممکنه از زنش خط بگيره و شما بيايد بگيد حدسم درسته يا نه
ازدواج هندونه در بسته بود برای من سفید شد،خداجونم اگه تقاص گناهه به حق بنده های مقربت بقیشو ببخش، دیگه برای همه چیز به تو توکل میکنم،همه چیو سروسامون بده تو میتونی
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
اره دیگه جاریش به برادرشوهرش میگه برادرشوهرش به شوهر این میگه بچه دار نشید که یه وقت بچشون عزیز تر از اون طفل معلول نشه
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
به نظرم اینقدر توضیح لازم نبود شوهرت شاید میترسه بچه شماهم مشکل پیدا کنه بهتره قبل از اقدام ازمایش ژنتیک برینو مشاوره بگیرین
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
گفتم که تو اين حين جاريم از دغدغه هاي من باخبر ميشد و الان نميدونم بدبينم يا واقعيته که اون توشون خرابکاري ميکرد، مثلا من هروقت ميرفتم شهرم به جاريم ميگفتم بعد برادرشوهرم دقيقا همون موقع ميرفت ماموريت و مامانش را ميفرستاد خونه خودش پيش زنش که مثلا مادرشوهرم بگه اين نشست سرزندگيش اون رفت. مادرشوهرم يه ادم ساده ايه که هرچي بگي ميشه ملکه ذهنش اينا هم هرچي براشون راحت بوده را کردن ملاک خوبيشون و ملکه ذهن مادرشوهرم کردن، مثلا مريم (جاريم) سالي يبارم نميره خونه مادرش اينو به عنوان نکته مثبتش تعريف کردن_ يا مامانش هرسال براش سرويس چيني ميفرسته که اينا زندگيشون جلوبيفته، انگار ادم چندتا سرويس چيني تو عمرش لازم داره درحاليکه دختراي فاميل مادرشوهرم ميرن سرکار و هرماه ده تاي سرويس چيني درامدشونه_ اوايل مادرشوهرم ازمون توخونش کارميکشيد ولي اين جاريم هي نيومد خونه مادرشوهرم هي نيومد تا از سرش افتاد (درحاليکه اين موضوع براي مادرشوهرم مهم بود)_ الان دارم ميفهمم هرکاري خواستن زن و شوهر خودشون کردن ولي يجوري جاريم به من نشون داده بود که مادرشوهرم لولو هستش
ازدواج هندونه در بسته بود برای من سفید شد،خداجونم اگه تقاص گناهه به حق بنده های مقربت بقیشو ببخش، دیگه برای همه چیز به تو توکل میکنم،همه چیو سروسامون بده تو میتونی
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
ازدواج هندونه در بسته بود برای من سفید شد،خداجونم اگه تقاص گناهه به حق بنده های مقربت بقیشو ببخش، دیگه برای همه چیز به تو توکل میکنم،همه چیو سروسامون بده تو میتونی
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)