۲۷ سالمه
۲۲ سالگی ازدواج کردم
درس خوندم فوق لیسانس دارم قبل دخترم سرکار میرفتم همه چیز خوب بود تا مامانم مریض شد و من باردار شدم
زندگی چرخید
الان کل روزم صرف دخترم و کارای خونه و مامانم میشه
عاشق هر دو ام و الان اولویت ام اینان
دخترم ۱۷ ماهشه
کل کاری که برای خودم میکنم نیم ساعت ورزش روزانه ست
نظام مهندسی ام شرکت کرده بودم که چون وقت نکردم خوب بخونم قبول نشدم
ازمون دبیری ام شرکت کردم و اونم نمیرسم بخونم.
ده بار تاپیک زدم
زندگیمم خوبه ولی خوشحال نیستمم اصلا راضی نیستم
دیگه کم کم دارم روانی میشم از لس غصه گذشته رو میخورم