بارداری و هورمون ها یه طرف!بدبیاری هام یه طرف...
از دیروز انقدر دلم از شوهرمگرفته که ....
شوهرم دیروز پشت تلفن باهام بدرفتاری کرد و سرم داد و بیداد کرد، منم ناراحت شدم خداحافظی کردم
ازش دورم فعلا به دلایلی...
از دیروز دارم از غصه دق میکنم
دست خودم نیست😔بخاطر بچه ی توی دلم همش میخوام شاد باشم! فراموش کنم ولی ...
امروز صبح زنگ زد و نتونستم تحمل کنم زدم زیرگریه و گفتم حوصلتو ندارم و بعدا زنگ بزن
تا اخر شب هیچ زنگی نزد 😔😭😭😭انقدردلم شکست که خدا میدونه
شبم زنگ زد یکی دوبار ج ندادم
یکی دوساعت بعد پیام دادم شب بخیر
پیام داد یعنی نمیخوای حرف بزنی؟
منم ج دادم خوب بخوابی
اونم بعدش هیچی ب هیچی😒😒
انگار نه انگار ...
انقدر دلم پره خواهرا خدا میدونه
اصلا انگار نه انگار من حامله ام، زنشم،عشقشم،انقدر یعنی براش بی اهمیتم 😟😟
شما بودید چیکار میکردید؟
خیلی دلمگرفته خدایا....توی این هوای بارونی غمم هزار هزاره 🥺🥺🥺