اتفاقی که ۱۰ سال پیش برام افتاد الان یک تاپیک دیدم پربازدیده یادم افتاد هنوزم عجیب ترین اتفاق زندگیمه
اونموقع سال سوم دبیرستان بودم من و مادرم خونه بودیم
یهو تو دم در آشپزخانه یک چیز سیاه دومتری ایستاده بود
مثل آدم بود ولی هیچی معلوم نبود سیاه سیاه
فکر کردم توهم زدم چشمامو بستم باز کنم
یهو مادرم با بسم الله گفتن و جیغ کشیدن یا خدا یا علی گفتن منو به خودم آورد
بعد چشامو باز کردم نبودش
بعد فهمیدم مادرمم دیده بود همونجا