دیروز اینجا بارون اومد بعد بچه همسایه رو به روییمون به مامانش گفت وای مامان داره بارون میاد دلم قنج رفت تو دلم گفتم ایشالله روزی خودم بعد حواسم نبود بلند گفتم ایشالله بعد مامانم گفت چی ایشالله بهش گفتم مسخره ام کرد عروسی هم که میریم گریه ام میگیره مامانم مسخره ام میکنه خب منم دوست دارم ازدواج کنم کیسش هم هست خیلی هم پسر خوبیه خوانواده ام ولی مخالفن چون پسره با داداشم یه شوخی کرد داداشم هم اومد گنده اش کرد گفت به خانواده ام تا الان بهونه اشون این بود چون میخواد با بابام حرف بزنه پروئه الانم بهانه اشون اینه چاقو کشه بخدا اصلا اینطور نیست فقط یه شوخی کرد با داداشم فکر کرد آدمه جنبه داره اونم اومد آب و تابش رو زیاد کرد مامان اینا رو الکی گرگ کرد بعد به من میگه نترس من هوات رو دارم با داداشم که قهرم به خانواده ام هم فعلا الکی گفتم کات کردم تا یکم اوضاع آروم بشه ببینم چه خاکی تو سرم بریزم به نظرتون من چیکار کنم🤦🏻♀️
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.
نه والا اینجا شهر ما خیلی امن نیست نسبت به شهر های دیگه حتی بابای خودم هم همیشه گرز تو ماشینش داره اینم چاقو تو جیبش داره که اگه یه وقت اتفاقی افتاد بتونه از خودش دفاع کنه داداشم یه چی بهش گفت اینم چاقوش رو در اورد ترسوندش بعدش هم گفت شوخیه
خب پس چاقو داشته که با چاقو با داداشت شوخی کرده دیگه
خب اینجا همه یه ابزار دفاعی دارن میگم که بابا خودمم گرز تو ماشینش داره اینم چاقو داره
بعدشم اگر چاقو کش بود نمیرفت سرکار صبح تا شب عرق بریزه برا ۲۰ تومن میرفت خفت گیری این اصلا وقت این کارا رو نداره اهلش هم نیست من همه چیزش رو میدونم چه بد چه خوب