2733
2734

من ۴ روزه که اومدم قهر خونه ی بابام به خاطر رفتار بد همسرم ... امشب با همسرم حرف زدم و قرار شد بیاد دنبالم ... ولی حرف مادر شوهرم یادم میوفته دوست دارم طلاق بگیرم و دیگه همه چی رو تموم کنم ... 

اینم بگم که همسرم هنوز به اشتباهش پی نبرده و میگه مقصر صد در صدی منم ... 

مادر شوهرم تو اوج دعوا به جای اینکه بزرگی کنه و بگه من با پسرم حرف میزنم درستش میکنم برگشت گفت به مامانم ، بره بگرده ببینم بهتر از پسر من پیدا می‌کنه ؟

خیلی دلم گرفته خیلی 

ماجرای دعوا رو میذارم بگید مقصر من بودم ؟ من نمی‌گم هیچ تقصیری نداشتم ولی واقعا اول اون جرقه رو زد 😔

سلام


لطفا اگه براتون مقدوره برا شادی روح مادری که بعد سالها امشب جگر گوشش رو اون دنیا بغل میکنه صلوات یا فاتحه بفرستید

یا علی....خانما درخواست دوستی میدید قبلش تو یکی از تاپیکام کارتون رو بگید که رد نکنم...تاپیک اولم همیشه بازه هر کس بخواد میتونه اونجا کامنت بذاره.....به حق شهدای کربلا اللهم عجل لولیک الفرج 🌱

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

2731

همسرم به اشتباهش پی نبرده 😔 میگه صد در صد تقصیر منه

ماجرا رو میذارم 👇🏻


راستش همسرم خیلی بهم فحش میده و خیلی عصبیع ... اصلا حرمت نگه نمی‌داره و گاهی حس میکنم هیچ ارزشی واسش ندارم ...

خیلی نسبت به پول و مادیات حساسه ...

دیشب بهش گفتم امروز خواستم برم پایین پام گیر کرد ب چوب آیینه افتاد و پایه ی چوبیش جدا شد ... یهو از جاش بلند شد آیینه رو نگاه کرد و در ادامش گفت خاک تو سرت احمق ، فلج ، استرسی ، دست و پا چلفتی 😔

خیلی ناراحت شدم نه صرفا به خاطر این حرفش به خاطر تموم روزا و شبایی که بهم توهین کرد ... که بهم فحش داد... که سرم داد زد ..‌

دیشب وقتی این کارو کرد من بلند شدم از پیشش و رفتم تو اتاق دیگه خوابیدم و فقط گریه کردم ... اما طاقت نیاوردم و داشتم دق میکرد رفتم تو اتاق بالا سرش ... نور گوشیمو روشن کردم و بهش گفتم بار آخرت باشه بهم توهین می‌کنی ... یه بار دیگه توهین کنی میرم و پشت سرمو نگاه نمیکنم ...

یهو بلند شد داد و بیداد راه انداخت و گفت دیوونه چی میگی ولم کن 😔

بعدش هولم داد و خوردم گوشه ی تخت و همزمان هم داشت ازم فیلم می‌گرفت ...

منم اعصابمو خورد شد گوشیو گرفتم انداختم رو تخت و از لبه ی تخت افتاد پایین ( الان الکی داره به خانوادش میگه من گوشیو کوبیدم به دیوار ) 

بعد از این قضیه رفتم وسایلمو جمع کنم تا بلیط بگیرم و ساعت ۱ شب برم شهرمون ... 


هستید بگم ادامشو ؟

تو که اومدی بنظر من طلاق نگیر ولی ادبشون کن. مادرشوهرم چون من هیچوخت قهرنمیکردم درحالی ک خیلی اذیتم میکردن برگشت گف من باید ب بزرگترات بگم چرا باما راه نمیای. همونجا بچمو بغل کردم ب قهررفتم  . اومدن دنبالم دوباره گف نیومدم ببرمت خودت باید برگردی . نرفتم آخرش وختی اومد لال بود شوهرمم همش معذرت خاهی میکرد

نام کاربریم یهویی شد بخاطرش دلمو نشکنید . نمیدونستم نمیتونم عوض کنم
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687