من از کسی بخاطر شوهرم قرض کردم
گفته بود فلان روز باید بدی
خودمم گیر بودم بخاطر شوهرم مجبور شدم قرض کنم بعدش یارو تو اون روز خودشو کشته ک باید بدی کلی فوش فرستاد اعصابم بهم ریخت . به شوهرم میگم بده میگه چن روز صبر کنه باز الان ندارم میگه میدم دیگه حالا من امروز اعصابم خورد شد باهاش دعوا کردم و گریه چون همش بهم میخندید میگفت بدبخت مثل سگ از طرف میترسی
حالا پشیمونم بنظرتون تقصیر از منه ؟ چون نتونستم عصبانیتم و کنترل کنم زدم ی لیوان م شکوندم دیگ حس اعتمادم بهش از دست دادم
بنظرتون من زیاد بزرگش کردم؟