این دیگه واقعا شاهکار ملی بود
من جای تو بودم میگفتم آره شوهرم همش از غذاهای تازه ای که براش میذاشتی تعریف میکنه
شوهرمنم میگه خانم دوستش صبح بلندمیشه براش غذا میزاره غذای مونده شبو نمیزاره ببره سرکار
🤣🤣به منم گفت توام اینجوری باش گفتم نمیتونم
مامان من داداش کوچیکم رو خیلی لوووس کرده وقت و بی وقت میاد ازش میخواد براش پاشه چیزی درست کنه آیییی من حرص میخورم🤦♀️😡
میگفتی اخه مزاحم خوابش نمیخوام بشم
بعد از عقد مادر شوهر لباس چرکای شوهرمو میداد که بشورم .دستام همش زخم میشد و پاک نمیشد آخرش دیگه واتکس میزدم .می‌گفت چطور دلت میاد به لباس پسرم واتکس میزنی.
یادم میاد حرص میخورم
ادرس بده بیام دوتا کشیده بخوابونم دهنش دلم آروم بگیره برگردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
