سلام
چند وقت پیش فهمیدم خواهرم به شوهرم پیام داده(همسرم بهم گفت)عکس براش فرستاده بود و کلا حرفهای چرت و پرت زده بود که من واقعا روم نمیشه بگم وقتی بهش گفتم افتاد به گریه و التماس و معذرت خواهی که دیوونه شدم و از اینا منم گذشتم و چیزی نگفتم ولی دیگه دلم نمیخاد باهاش حرف بزنم دیگه همه فهمیدن یه مشکلی بین ما هست که رابطمون اینجوری شده این خواهرمم مثلاً به داداشم زنگ زده که تو برو واسطه شو مریم باهام حرف بزنه ولی من قبول نکردم حالا همه منو مقصر میدونن همه باهام بد شدن که تو باعث شدی مهسا(خواهرم)افسرده بشه دلمم نمیخاد آبروش و ببرم ولی دلمم میسوزه که کاری نکردم و انقد باید سر کوفت بخورم