2737
2739

من همیشه سعی کردم با همشون راه بیام همش میرفتم روانپزشک فکر میکردم مشکل از منه ولی روانپزشک یا روانشناس همیشه میگفتن تو هیچ مشکلی نداری 

خلاصه بگم از پدرمادری که ۹سال پیش به زور نذاشتن برم مدرسه و منو به اولین خاستگار دادن فکر کردن دستشون میمونم 

خواهر بزرگترم همیشه از من کینه داش میگف مامان بابا فرق میذارن تورو دوس دارن سر این رفت ی شایعه درست کرد و گفت با یه مرد رابطه دارم باعث شد کار منو شوهرم ب طلاق بکشه خودمم تا جنون رفتم دیگ رسما خودکشی میکردم نمیشد سرمو بالا بگیرم تو فامیل همه حرف بارم میکردن

دوسال شوهرم باهام سرسنگین بود کتکم میزد کنترلم میکرد پرینتمو دراورد تا اینک کم کم دید خبری نیست رابطمون خوب شد 

حالا بخاطر بچم ک بهونشونو میگرفت رفتیم خونه مادرم بابام سر سفره دستمو بردم خورشتو بردارم بابام سریع خورشتو از جلو من برداشت و گذاشت جلو بچه های خواهرم منم ب دل نگرفتم گفتم حواسش نیس خواستم خورشت شوهرمو بردارم بابام دعوام کرد که تموم میشه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

قطع رابطه کامل تقریبا ممکن نیست پس روابط را کم کن، باهاشون درد دل نکن، در جریان تصمیم هات قرارشون نده و مهم تر از همه ازشون انتظار رفتار سالم نداشته باش که هر بار زخمی نشی ، خواهرت که رسما دیوانه است

2740

فکر کن خانواده نداری اینجور بدتر جلو شوهرت سبک میشی 

قطع رفت و امد کن تا یه شر دیگه ننداختن گردنت 

از انجا که دیگران نمی توانند از همان دیدگاه شما به مسائل نگاه کنند،نمی فهمند انچه سرسری می گویند تا چه حدی می تواند شما را بیازارد💞
خوب 

خب انقد تو فامیل سبکم کردن چند وقت پیش ی سر ب مادر بزرگم زدم بیسکوییت داد ن ب بچم بچمم ی گاز گرفت نخورد منم ی گاز کوچیک گرفتم سر اون قیامت شد چن روز بعد خونه مامانم مامان بزرگم میگف خالت گفتخ الهی شکمشو مرده شور بشوره بخاطر خوردن بیسکوییت

با رفتار بابات خواهرت به چی حسودی کرده که گفته تورو بیشتر دوست دارن

ن بابا کجا منو دوس دارن اینهنه بلا سرم اوردن بخدا جز فوش و بدی چیزی ازشون ندیدم پارسال سقط کردم ی نفر ی لیوان اب دستم نداد

دوسال شوهرم باهام سرسنگین بود کتکم میزد کنترلم میکرد پرینتمو دراورد تا اینک کم کم دید خبری نیست رابط ...

من بودم همون لحظه زنگ میزدم رستوران برام غذا بیارن.دفعه بعد هم غذا با خودت ببر خونه بابات.سالی یه بار برو خونشون .رابطه ات  رو با کسایی که حالت رو خوب میکنن زیاد کن

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز