دیشب قبل خواب گریه مبکردم به خدا میگفتم فقط میخاستی منو به تحقیر و درد و رنج بکشونی و اون مسابل بد برام رقم بخوره که مثلا ببینی صبورم؟ اون ادما موفق شدن و حالام راست راست میچرخن
از خدا گله دارم 😔
ادمایی بودن که بخاطر سو رفتار و مسایل بد اخلاقی با شما و همه ادمای دور و برتون، تصمیم گرفتین قطع ارتباط کنینو ادمایی ک شاهد بودن هم همبنکارو کردن ؟ و حالا همون افرادی که براشون واضح هست این ادم مشکل اخلاقی رفتاری داره و بازم دردسر ایجاد میکنه
میان باهاش ارتباط میگیرن و اونو میارن تو جمع شما
وقتی انتقاد میکنی مثل جادو شده ها میگن تو زیادی حساسی! انگار ن انگار اونهمه مسایل رقم خورده......
خدارو شکر میکنم همین ادم رو خوب شناختم و هم کسانی که فکر مبکردم دوستن
ولی خیلی حس بدی دارم مثل شکست و خار شدن
انگار من بی اهمیتم
اینهمه جلو چشمشون بهم توهین بی احترامی شد
با ابرو من بازی کرد باز اینو ور میدارین حلوا حلوا میکنین
حس نابودی و نا امیدی دارم
این ادم هم با چنان اعتمادبنفسی برگشته که بمن دهن کجی کنه خیلی از خدا ناراحتم من خیلی سکوت مبکردم تا دستش رو شده بود نجات پیدا کردم ...دوباره این چیه سرم داره میاد
