بچه ها بگین اینجا حق کی هست . خب منم با گلو درد اینقدر حرف میزنم

صبح مامان بچه های معلول اومده بود و داشتم پرونده بچشو می پرسیدم . همز مان هم بچه ها اومدن دم در اتاق که کی چکار می کنه و فلان . خلاصه این از این . درگیرم کردن و هی می موندن حرف می زدن با من ؟ مربیا رفته بودن صبحونه و واقعا هم وقتشون بود . بعد گذشت و یکی از بچه ها ازکلاس اومد بیرون و که یکی دیگه از بچه ها گوشی آورده و منم رفتم تو کلاس به مربیش گفتم گوشی آورده . گفت یعنی میگی دست تو جیبش کنم ... وای اینقدر ناراحت شدم . خب تو هم مثل من بگو به بچه ... . بعد رفتم ادامه تست بگیرم از مراجع و مربی اومد نشست و گفت نمی دونستم . گفتم خب منم الان متوجه شدم ... شما باید گوشیشو بگیرید . بعد گفتم خب ارتباط برقرار کنید و حرف بزنید  . کار سختی نیست . اون هم گوشیشو میده . خلاصه اینجوری و گفت یعنی ما نمی تونیم و .. ... خلاصه اصلا هم مشارکت نمی کنن و سرکار جواب منم نمیدن . همش اینطورن و منم خب خسته میشم بس که جواب بچه ها رو میدم . چون اینقدر هم وظیفه من نیست . بنظرتون تو اون موضوع واقعا مقصر بود ؟ و اینکه من چکار کنم در لحظه خوب جواب بدم . هیچکس هوای منو نداره