استاد داشت مثال های چرت و پرت میزد و ما فقط ۴ نفر بودیم یه پسره هم بود ، من خواستم نخندم
کمیی کنترل کردم ولی در یک لحظه پقی خندیدم بعد خودمو جمع کردم ولی دیدم استاد سرشو آورده بالا داره بر و بر منو نگاه میکنه
اخه نمیدونین که چی میگفت
میخواست برای کسر های تعریف نشده مثال بزنه گفت اگه ما فلز بندازیم تو چرخ گوشت معنی داره؟؟؟؟؟ نه نداره
قبل اونم گفت سوپ و قاطی کیک کنیم معنی داره؟؟؟ چیز شناخته شده ای درمیاد؟؟؟ چی درست میشه؟ میخواستم بگم سوپکیک که گفت هیچی و منم نظرمو نگفتم