اره بعضی از شوعرا همینن و این از شانس و اقبال بلند ماست!
یکی از دلایلی که همیشه وقتی خواستگار برام میاد و شغل مستقل نداره درجا رد میکنم همینه . حتی یه بار مامان خواستگارم عصبی شد گف ما یدونه پسر داریم یه دختر میخوای از ما جداشون کنی مگه ؟ گفتم دقیقا . ببین عزیزم درک میکنم چی میگی ، اصلا استقلال مزه ی دیگه ای داره . تنها کاری ک میتونی بکنی اینه که بهش پول قرض ندی و یه عالمه خرج رو دستش بزاری . شاید اوایل دعوا بشه ، نترس هیچکاری به جز داد و بیداد نمیکنه . کار دیگم اینکه میتونی شوهرتو از اونجا بکشونی بیرون . ینی بگی یا کار با بابات رو انتخاب کن یا منو .
ولی کاش موقع خواستگاری اینا رو صحبت میکردی.
به نظر من بهترین راه صحبت کردن با پدر شوهر تونه البته این ایده به دو تا عامل بستگی داره
یکی برش شما و دیگری اینکه چه قدر پدر شوهرتون ادم معقولی هست
اگر دو تا شرایط جور هست
باهاش صحبت کن و بگو هر ماه به هر سه تا از پسرا خودش مقدار حقوق ثابت بده
و راستشو بگو
که همسرم داره نجابت به خرج میده و از پول شما بر نمیداره یا کمتر از حقش بر می داره
لطفا این کارو انجام بدین که بین برادر ها بعدا دعوا و ناراحتی پیش نیاد
آخه شرایط طلاقو ندارم بعد شوهرمو دوست دارم
باور کن خود خانوادش هم بگم زیاد خرج میکنن دروغ گفتم
یه خونه خوب ساختن برای وقتی که مهمون میاد تو یه خونه درب و داغون زندگی میکنن کلا همه چی در حد متوسط
شوهرمم یاد گرفته از اونا خسیس شده خیلی
چند روز پیش ازش آبمیوه خواستم بخره تو خونه بود ولی اون طمعی که من میخواستم نبود نرفت بخره مثلا که فراموش کرده ولی من که میدونم با خودش گفته اضافه خرجه همونی که تو خونه هس رو بخوره پولم حروم میشه
حالا امروز قارچ خواستم اینو دیگه خرید ولی خیلی زیاد اندازه نیم کیلو گذاشت واسه خودمون ۳ ۴دکیلیویی برد واسه مامانش اینا گفت میمونه خراب میشه
یعنی شوهرم در این حده طرز فکرش
ببین شوهر شما فقط تلاش میکنه که به پدروبرادراش ثابت کنه که خیلی مرده و عرضه داره زندگیشو وزنشو با هیچی بچرخونه حواست باشه این جور شوهرا تو خونه پدر جز آدم حساب نشدن خیلی تحقیر شدن خیلی نادیده گرفته شدن حالا شوهر تو یه زمانی متوجه اشتباهش میشه که برادراش همه کلفت شدن واین نه ،از ته دل میگم با همچین آدمی زندگی یه قرون نمی ارزه ولی مبارزه کن اگه آدم سالمی یا حداقل دوسش داری داری اگه نه ول کن برو تا بچه نداری این جور آدما غرور کاذب دارن باهاشون زندگی غیر ممکنه
کاش قبل از عروسی باهاش اتمام حجت میکردی که باید خونه و ماشین مستقل بخره.
الان تا میتونی خرج کن هرچی دلت میخواد بخر بگو دلم مسافرت میخواد بریم فلان جا.بذار بره زیر بار قرض تا به خودش بیاد
دقیقا استقلال واقعا خوبه منم همین عقیده رو داشتم بخاطر همینه که سخته بسازم باهاش
چرا از روز اول خواستگاری گفتم حتی مادرش یه بار کلی ناراحت و عصبی شد
اون موقع پدرم مخالف بود تنها فکر شوهرم و پدرش این بود که این وصلت جور بشه
اصلا به من نگفته بودن پولشون جدا نیس من فقط فکر میکردم باهم کار میکنن هر کی سهم خودشو برمی‌داره
کلی پدرشوهرم اومد التماس که همچین خونه ای واست می‌سازم یکسال نشده از حیاط میرین
تو نامزدی طلا پشت طلا کلی خرج بعدش فهمیدم که بله اوضاعشون اینطوره
اگه پدرشوهرت حرف حالیش میشه بشین باهاش منطقی و بااحترام حرف بزن بگو شما این قول هارو به من دادین من تازه عروسم ذوق دارم برم خونه خودم مهمون دعوت کنم الان ذوق دارم ۱۰ سال دیگه هیچ هیجانی واسم نمیمونه.
اگه نفهمید با خانوادت مشورت کن.اون قول هارو جلوی پدرت گفت؟میتونی به پدرت بگی با پدرشوهرت صحبت کنه
